دکتر مهدی خواری
استاد دانشگاه
ویروس کرونا که از اواسط پاییز 98 اولین بار در ووهان چین چشم به جهان گشود و به مرور زمان به قاره ها و کشورهای دیگر سرایت نمود. در اواخر بهمن ماه نیز بر اساس اذعان منابع رسمی در ایران ظاهر شد و بگونه ای این ایام سرگرم مباحث در خصوص این ویروس منحوس شدیم بطوری که تمام جنبه های اقتصادی-فرهنگی-اجتماعی کشور اعم از دولتی و خصوصی تحت تاثیر قراردارد اما با تکیه بر راهکارهایی مردمی-دولتی (مثل رعایت فاصله اجتماعی، تعطیلی مشاغل کم خطر و پرخطر، صرفنظر نمودن از فرهنگهای دینی و ملی و غیره ) تقریبا توانستیم فعلا(شاید) آن را کنترل و مدیریت نماییم و به دنبال مهار آن هستیم که با توجه به پیشرفت های پزشکی شاید در آینده این آرزو جامه عمل بپوشاند. تعداد زلزله ها در سه ماهه آخر 1398 نسبت به مدت ما به سال 1397 تقریبا 1.5 برابر شده اند البته منظور اثر کرونا برفعالیت های لرزه خیزی زمین نیست بلکه عدم کنترل حرکات زمین می باشد.
اماآیا بلای طبیعی بنام زلزله را توانستیم یا خواهیم توانست به کنترل خود درآوریم؟
آنچه تاکنون آشکار و مبرهن است راهکاری مطمئن جهت غلبه بر این بلای طبیعی وجود ندارد. طوریکه هر لرزش زمین با اضطراب فراوان به همراه می باشد و ناخودآگاه مدتی ذهن ها را درگیر ارایه راه حل نموده ولیکن بعد مدتی از ذهن ها محو شده تا لرزش بعدی زمین و دل مشغولی مجدد برای مقابله یا لااقل کاهش خسارات مالی-جانی این بلای طبیعی فکر ما را درگیر می کند. البته این درگیری فکری در شهرهای کلان و یا مناطق با سبقه لرزه ای حتی زلزله های ضعیف، ذهن های افراد علمی-سیاسی و مردم عادی را بیشتر از سایر مناطق می باشد. بعنوان مثال زمین لرزه 5.1 ریشتری بامداد جمعه19 اردیبهشت 1399 ساعت ۰۰:۴۸:۲۱ تهران و شهرهای اطراف را لرزاند و دیدیم چگونه چند روزی ذهن افکار علمی و مردم کشور را مشغول نمود ولیکن حالا پس از گذشت حدود یکماه از آن تاریخ، این زلزله نیز به تاریخ پیوست و راهکارهای ارایه شده جامعه علمی و مدیریتی برای همان چند روز اول بود تا وقوع لرزشی دیگر و تکرار همان مباحث قبلی از سوی جامعه. بنا به اظهار نظر اقای نجار( نفر اول سازمان مدیریت بحران کشور) اگر در تهران زلزلهای با بیش از ۷ ریشتر اتفاق بیفتد، قطعاً خدماترسانی و امدادرسانی پیچیده و سخت خواهد بود. ما اگر زلزله ۷ ریشتری را بر روی یکی از گسلهای تهران داشته باشیم، قطعا ۲ میلیون نفر تحتتأثیر این زلزله قرار میگیرند و خانههایشان را و بعضاً جانشان را از دست خواهند داد و در حال حاضر تنها 20 درصد امکانات و تجهیزات آمادگی مقابله با بحران زلزله را دارد و البته تمام استان های کشور معین تهران هستند تا در صورتی که اگر بحرانی بزرگ رخ دهد به کمک پایتخت بیایند.
بنا به اذعان عضو شورا شهر تهران (آرش حسینی میلانی) در دو زلزله اخیر گسل مشا تحرکاتی داشته است در حالی که متاسفانه هنوز مطالعه دقیقی بر روی گسلهای شهر تهران در سال های اخیر انجام نشده است و به شهرداری تهران درخصوص ضرورت مطالعات دقیق در خصوص گسل های شهر تهران تذکر داد.
اما آیا به این اندیشیده ایم در صورت بروز زلزله ی شدید یا متوسط به چه نحوی باید با آن برخورد نموده و جامعه را مدیریت کرد تا میزان خسارات مالی و جانی را به حداقل کاهش دهیم. در کلان شهری مثل تهران که مملو از بزرگراه ها می باشد در صورت تخریب هر کدام از آنها و یا ریزش پل های چندین طبقه و نهایتا مسدود شدن راه های دسترسی جهت امداد رسانی به مناطق آسیب دیده، چه فکری شده است؟ یا برج های سر به فلک کشیده و مجتمع های آپارتمانی در کوچه ها و خیابان های کم عرض (گاها با ساخت بسیار ضعیف با مصالح مصرفی یا نحوه اجرا) که باعث محدودیت های فراوان خدمت رسانی در حادثه می گردند چگونه می خواهیم با این بحران مواجه و بسلامت از آن عبور کنیم؟ بالغ بر 185 سال است که تهران تجربه زلزله شدید در فواصل نزدیک را به خود ندیده، شهری که درآن زمان وسعت چندانی نداشته ولیکن امروز با جمعیتی بالغ بر 17 میلیون نفر بصورت بسیار متراکم در این شهر مشغول کار و زندگی هستند.
براساس سرشماری نفوس و مسکن سال 1395 مرکز آمار ، جمعیت 80 میلیونی ایران در 1240 شهر و 53024آبادی مستقر می باشند که این جمعیت در 6/22 میلیون واحد ساکن هستند که 57% این تعداد را ساختمان ها اسکلت دار و بقیه منازل فاقد اسکلت و یا فاقد استحکام در برابر زلزله را شامل می شوند. با یک محاسبه ساده می توان بیان نمود بالغ بر 8/33 میلیون نفر در منازل فاقد استانداردهای اولیه زلزله سکنی دارند که این اعداد خود گویای عمق فاجعه در صورت بروز زلزله و ریسک بسیار بالای زلزله در ایران است. از طرفی با نگاهی به نقشه پهنه بندی خطر زلزله در ایران (ایین نامه 2800) حدود 76% مناطق ایران در زون های با خطر بالا و بسیار بالا مستقر هستند که عمده این مناطق کلانشهرهایی با تراکم بالای جمعیتی را شکل داده اند. اما با دقت بیشتر این آمار در مورد شهر تهران می توان بیان نمود که از 5/2 میلیون واحد مسکونی شهر تهران ، 260هزار واحد در بافت فرسوده و 630هزار واحد در بافت ناکارآمد ( یعنی جمیعت بالغ بر 9/2میلیون نفر) ساکن هستند همچنین در هر کیلومترمربع حدود 1000 نفر ساکن میباشند که 20 برابر متوسط تراکم جمعیتی سایر استان ها است.
عدم دقت و نظارت کافی در صدور مجوز برای بیش از 180 برج بلند مرتبه در حریم گسل های اصلی و متوسط و همچنین احداث یا مجوز احداث بالغ بر 300برج در معابر با پهنای کمتر از 10 الی 12 متر خود بیانگر عدم دقت کافی مسیولین ذیربط به چگونگی امدادسانی و تخلیه در زمان زلزله را نشان می دهد. مطالعات مرکز تحقیقات ژاپن درخصوص پیامدهای زلزله در تهران بیانگرخسارت های جبران ناپذیری به تاسیسات زیربنایی و راه ها و پله ها می باشد که علاوه بر خسارات مادی، موانعی در جهت کمک رسانی و نجات حادثه دیدگان وجود دارد که تراکم بالای بافت جمعیت ، معابر غیرقابل دسترسی در اثر ریزش ساختمان ها و فقدان فضاهایی جهت پناه گرفتن در زمان زلزله باعث افزایش ریسک و بحران می گردد.
از طرفی با توجه به گسل هایی که شهر تهران را احاطه کرده اند و عدم رعایت حریم گسل ها در ساخت و ساز شهری و ساختمان های بلند مرتبه ، باعث رشد تصاعدی خطر ریسک زلزله گردیده است. با توجه به نقشه گسل های شهر تهران وجود گسل مشا با طول تقریبی ۲۰۰ کیلومتر، گسل شمال تهران با طول تقریبی ۹۰ کیلومتر و گسل جنوب ری با طول تقریبی ۲۰ کیلومتر به عنوان مهمترین گسل های منطقه که کاملا تهران را احاطه نموده اند می توان یافت که ریسک لرزه خیزی بالایی تهران را تهدید می کند.
نقشه گسل های تهران
تراکم گسلش در شمال تهران بیشتر از جنوب و در مناطق غربی اندکی بیشتر از شرق می باشند. اما آمار نشان می دهد که فعالیت لرزه ای قسمت شرقی نسبت به سایر مناطق تهران محتمل تر است که احتمالا ناشی از تلاقی گسل مشا با گسل شمال تهران می باشد. کارشناسان معتقدند در صورتی که گسل ری فعال شود به مناطق ۹ تا ۲۰ لطمه خواهد زد؛ همچنین با فعالیت گسل مشا، سراسر منطقه ۱ و قسمت زیادی از مناطق ۳ و ۴ به طور جدی آسیب خواهند دید اما باید توجه نمود که فعالیت هرکدام از این گسل ها فقط بر مناطق خاصی اثر ندارند بلکه میزان تخریب ها در مناطق مختلف متفاوت خواهد بود. بعنوان مثال در صورت فعال شدن گسل ری بدلیل ساختار خاک منطقه و وجود ساختمانهای فرسوده و آسیب پذیر ، بیش از 80% خسارات در مناطق ۱۱، ۱۲، ۱۶ تا ۲۰ خواهد بود. به نظر میرسد منطقه ۱۵ به دلیل تعداد زیاد واحدهای مسکونی و همچنین بافت قدیمی تر، بیشترین آسیب پذیری را دارد. البته میزان خسارت جانی به ساعت وقوع زلزله نیز وابسته می باشد و کشته شدگان رقم حداقلی از 0.5 تا 1.5 میلیون نفر را شامل خواهند شد و تعداد مجروحین تقریبا بیش از 2 برابر کشته شدگان برآورد می شود البته فجایع بعد از اتمام زلزله مانند ترکیدگی لوله ها ، شیوع بیماری ها و آتش سوزی ها خود سهم بسیار بزرگی در این آمار خواهند داشت.
اگرچه میزان انرژی آزاد شده حاصل از این گسل ها متفاوت می باشد ولیکن احتمال ایجاد لرزش های بالای 7 ریشتر زیاد می باشد اما میزان تخریب آنها در مناطق مختلف یکسان نخواهد بود. با توجه به نقشه مرکز مطالعات ژیوتکنیک و مقاومت مصالح تهران در خصوص توزیع خاک طبق اندازه ذرات در اعماق متفاوت و مباحث بزرگنمایی امواج لرزه ای در لایه های مختلف خاک، میزان تخریب ها در مناطق متفاوت خواهد بود. بهرام عکاشه(پدر علم زلزله شناسی ایران) معتقد است که در صورت وقوع زلزله در شهر تهران، مناطق ۱، ۲ و ۳ به دلیل حضور گسلهای شمال تهران و مشا بیشترین آسیب را خواهند دید اما مناطق ۷، ۹،۱۲،۱۱ و ۱۷ به دلیل وجود بافت متراکم و فرسوده، بیشترین آسیب پذیری را در برابر زلزله دارند بنابراین میزان خطر زلزله و اثر خاک و تشدید امواج در جنوب و مرکز تهران از سایر مناطق بیشتر می باشد.