درگذشته بازار قلب یک شهر بوده و اهمیت املاک و مستغلات شهر را با دوری و نزدیکی با بازار میسنجیدهاند. امروزه میتوان بازارهای سنتی را در شهرهای تبریز، کاشان، شیراز، مشهد و شهرهای بزرگ ایران دید. در کنار این بازارهای سنتی در قلب شهر با گسترش شهرها پس از صفویه بازارچههایی نیز در سایر مناطق ایجاد میشد که عمدتا به شکل خردهفروشی عمل میکردند.
با رشد مدرنیته و گسترش آن به کشورهایی مانند ایران تصویر جدیدی از بازار در قالب پاساژها و مجموعههای تجاری و صنفی ترسیم شد که بازار را به میان محلات و مناطق شهر آورد. گسترش هرچه بیشتر شهر و روند شهرنشینی موجب شد اهمیت بازارهای سنتی کمتر شود و پاساژها در هر گوشه شهر سربرآورد. ترافیک و دیگر موانع شهری باعث استقبال شهروندان از پاساژها و مجموعههای تجاری محلی شد. در این بازار مدرن گاه مجموعهای از اصناف گرد هم میآمد و تمام نیازهای مشتریان را برآورده میکرد.
اما این بازارهای مدرن علاوه بر کمرنگ کردن تجارت بازارهای سنتی یک چیز دیگر را نیز همراه با آن محو میکرد و آن هویت اجتماعی و فرهنگی بازار بود. بازار سنتی در قدیم تنها مکانی برای خرید و فروش و معاملات نبود بلکه در قلب این بازارها فرهنگ و هویتی جریان داشت که خریدار را ناخودآگاه با خود به پیش میبرد. بازارها نه تنها قلب تپنده اقتصاد در شهرها بودند بلکه نقش موثری در تعاملات اجتماعی و فرهنگی شهر داشتند. بسیاری از حرکتهای اجتماعی در شهرها از بازار آغاز میشد و بازاریان نقطه اصلی تحرکات فرهنگی و اجتماعی بودند. در این بازارها تمامی نیازهای فرهنگی، مذهبی، اجتماعی مردم نیز برآورده میشد. امروزه میتوان وجود مساجد، گرمابهها، کاروانسراها، مدرسهها، و مکانهای تفریح و استراحت را در این بازارها دید و علاوه بر آن فضای گفتگو و آموزش و گردش را در آنها به یاد آورد. همین نیاز بود که در دوران پسامدرنیته بازگشت به این فضای چندمنظوره را موجب شد و زمینه پیدایش مالها را به وجود آورد.
مالها مراکز چندمنظورهای هستند که اکثر اصناف موردنیاز مردم را در خود جا دادهاند و علاوه بر آن مراکز فرهنگی، اجتماعی، مذهبی، گردشگری، تفریحی و… را نیز دارند. اگر در بازارهای مدرن تنها خرید کالا مردم را به بازار میکشاند مالها میتواند مکانی مناسب برای تفریح آخر هفته تمام اعضای خانواده باشد. امری به خودی خود میتواند رونق بازار را نیز رقم زند. تحقیقات نشان داده است که هرچه زمان حضور فرد در بازار بیشتر باشد احتمال خرید او نیز بالاتر میرود. در نتیجه حضور افراد در مراکز فرهنگی، کتابفروشی، سینما، یا شهر بازی میتواند زمینه خرید افراد در مالها را افزایش دهد. همانطور که خرید کالا میتواند افراد را به استفاده از کالاهای فرهنگی سوق دهد. در واقع مالها میتوانند همچون بازارهای سنتی زمینه تثبیت هویت اجتماعی و ارتقای سطح فرهنگی خانوادهها را فراهم کنند.
اگر بازارهای سنتی مرکزی برای اجرای برنامههای فرهنگی و مذهبی در مدارس و مساجد و تکایا بود، برگزاری جشنوارهها و مراسم آیینی و ویژه برنامههای فرهنگی و ورزشی مالها را به یک فرهنگسرا مبدل میکند که افراد میتوانند در کنار خرید کالای موردنیاز در این برنامهها شرکت کنند. اگر قهوهخانهها و خوراکپزیها در قلب بازار علاوه بر منافع اقتصادی مرکزی برای تبادل اخبار و دید و بازدیدها بود، امروزه میتوان از کافهها و فودکورتها و رستورانها که در مالها ایجاد شدهاند برای گردآمدن و دیدار دوستان و آشنایان استفاده کرد. این شرکت عمومی در برنامههای مالها روح فعالیت جمعی را در شهروندان زنده میکند و احساس تعلق شهری و محلی را در افراد احیا میکند. امری که هویت اجتماعی را رقم میزند و مالها را به عنوان مکانی برای زندگی بهتر شهری در برابر شهروندان قرار میدهد.
بازارهای سنتی امروزه یکی از یادگاران مهم معماری ایرانی – اسلامی هستند که تجارب مهم گذشتگان را در تمامی اجزای خود دارند. این معماری با حفظ هویت بومی و محلی نماینده دورههای تاریخی ایران هستند که علیرغم گذشت زمان همچنان به حیات خود ادامه میدهند و جایگاه محوری خود را در شهرها حفظ کردهاند و یکی از مراکز مهم گردشگری نیز به شمار میروند. مالها نیز از نظر معماری ویژگی شهرنشینی معاصر در ایران را با خود دارند. معماری در هر دورهای متناسب با فضای شهری و فرهنگ عمومی مردم شکل میگیرد و بر همین اساس مالها و مراکز تجاری چندمنظوره نیز ویژگیها و توانمندیهای فضای شهری امروز را نمایندگی میکنند. تاثیر فضای عمومی بیرون و داخل مالها بر مخاطب، تنوع و اختلاط کاربریها که عملکردهای مختلف را در مالها گرد هم میآورد، و تعاملات اجتماعی از موارد مشابه میان بازارهای سنتی و مالها است.
دکتر حسین اجاقی
استاد دانشگاه