قائممقام جدید بنیاد ملی نخبگان در گفتوگو با فارس، تغییرات ساختاری این بنیاد در شناسایی استعدادهای برتر و حمایت از نخبگان را شرح داد. محور اصلی این تغییرات، مسألهمحوری و مشارکت جوانان نخبه در حل مسائل کشور است.
به گزارش گروه علم و پیشرفت خبرگزاری فارس، بنیاد ملی نخبگان، نهاد متولی ریلگذاری جامعه برجسته علمی کشور به سمت تأثیرگذاری، حل مسائل و به پیش راندن کشور است. بنیادی که با توصیه و تأکید رهبر انقلاب تأسیس شد و تاکنون دورههای متفاوتی را پشت سر گذاشته است. در دوره جدید، سکانداری این بنیاد به سید سلمان سیدافقهی سپرده شده است.
او در حال حاضر عضو هیأت علمی دانشگاه جامع امام حسین (ع) و قائممقام جدید بنیاد ملی نخبگان است که در اواخر تیرماه از سوی روحالله دهقانی فیروزآبادی، برای این عنوان انتخاب شد. از او در خبرگزاری فارس در خصوص برنامههای آیندهاش در بنیاد ملی نخبگان پرسیدیم.
نخبگان در زیربنای تمدنسازی کشور
فارس: ضمن عرض تشکر از اینکه دعوت ما را پذیرفتید، از گذشته این صحبت وجود داشته است که معیارهای نخبگانی باید چگونه انتخاب شوند تا جریان مسألهمحوری پررنگتر بوده و به آن ضریب بیشتری داده شود تا افرادی که در مسائل اصلی و مهم کشور دخیل هستند، عضو بنیاد ملی نخبگان باشند و در این مسیر حمایت شوند. رویکرد جدید بنیاد ملی نخبگان در شناسایی استعدادهای برتر چیست و آیا در این دوره شاهد توجه به مسألهمحوری نخبگان، که مورد توجه و تأکید رهبر انقلاب اسلامی نیز بوده است، خواهیم بود؟
سیدافقهی: موضوع نخبگی یکی از موضوعاتی است که در کشور و در دهه ۸۰ به بعد توسط خود حضرت آقا برجسته شد و مؤسس بنیاد نخبگان نیز خود حضرت آقاست. این بنیاد مکانی برای افراد گلچین شده کشور است که در آن حضور پیدا میکنند و در کنار اینکه برای جامعه الگو میشوند، در همه سطوح نقش تحلیل، شناسایی مسائل و حل کلانموضوعات را ایفا میکنند. ما در «کانون دانشپژوهان نخبه» و «مرکز شتاب»، انتظاراتی که رهبری از بنیاد ملی نخبگان داشتهاند را جمع کرده و در کتابی تحت عنوان «نخبگان و تمدنسازی» منتشر کردهایم که برای مطالعه در دسترس همگان قرار گرفته است. در این کتاب تلاش داریم تا بگوییم که اگر قرار است رویکرد یا برنامهای برای نخبگان تنظیم شود، باید در افق تمدنی قرار بگیرد.
هر جایگاه و هر منزلتی که میخواهیم به نخبگان بدهیم، اگر پایینتر از جایگاه تمدنی آنها باشد به آنها ظلم کردهایم.
جایگاه تمدنی هم تعریف عمیقی دارد؛ یعنی نخبه یک مسیری را طی میکند و کنشگریهایی در حوزههای مختلف دارد تا جامعه را به سمت آن الگویی که ما تحت عنوان الگوی ایرانی-اسلامی پیشرفت از آن یاد میکنیم، سوق بدهد. شاید بالاترین سندی که در انقلاب اسلامی نوشته شده است و سالهاست روی آن کار میشود، سند الگوی ایرانی-اسلامی پیشرفت است که میتوان به آن مانیفست تمدن اسلامی نیز گفت. این سند همانطور که از اسم آن مشخص است، میخواهد یک ریلگذاری جدیدی را در راستای حرکت به سمت پیشرفت ایجاد کند.
نخبگان باید در همه مسائل کشور ورود پیدا کنند
سیدافقهی: شعار ما در دوره جدید بنیاد ملی نخبگان، «نخبگان؛ پیشران پیشرفت» است. یعنی کسی را نخبه میدانیم که نخست در مسیر پیشرفت حرکت کند و دوم در این مسیر پیشران باشد؛ یعنی نه به عنوان واگنی از قطار پیشرفت، بلکه به عنوان لوکوموتیو قطار پیشرفت نقش ایفا کند. چنین فردی را به عنوان نخبه میشناسیم به این معنا که هم جهت دارد و هم پیشران است. جهت این نخبه به سمت پیشرفت کشور است و شکلدهی به یک جامعه آرمانی است که از آن حرف میزنیم و به آن باور داریم که نظام جمهوری اسلامی میخواهد به آن نقطه برسد.
رهبر معظم انقلاب نیز در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی این جریان را «زمینهسازی طلوع خورشید ولایت عظما» که ما به آن تمدن نوین اسلامی میگوییم، اینطور تعبیر میکند: این تمدن نوین اسلامی، ابعاد مختلفی از جمله ابعاد اقتصادی، علمی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دارد که به نظر ما بنیاد ملی نخبگان به عنوان یک مجموعهای که اصالت در آن مجموعه به نخبگی است باید در تمامی این حوزهها برنامه داشته باشد. رهبری در دیدار اخیری که با نخبگان داشتند، محورهایی را تحت عنوان محور فعالیت نخبگان در حوزههایی چون اقتصاد، انرژی، چالش ترافیک، اعتیاد، طلاق و… که در حال حاضر با آن مواجه هستیم، مشخص کردند.
ترسیم مسیر نخبگان از بالقوه به بالفعل با کلانفرآیند «رویش»
فارس: طبق مواردی که فرمودید قرار است بنیاد ملی نخبگان در دوره جدید با یک پسزمینه فکری قوی حرکت کند. ناظر به همین شیوه نگاه، چه راهکارهای عملی در نظر دارید؟ طرحهای فعلی بنیاد در این رویکرد جدید چه جایگاهی خواهند داشت؟
سیدافقهی: یک زمانی برای مشکلی راهحل ارائه میکنیم، یک زمانی نیز مدل دستیابی به راهحل را هم ارائه میکنیم. روششناسی، تولید راه حل مسیری است که برای رسیدن به تمدن اسلامی به آن نیاز داریم. در بنیاد ملی نخبگان نیز به یک حرکت تحولی نیاز داریم، حضرت آقا میفرمایند ما نزدیک قلهایم؛ دیگر خسته شدن و ناامیدی راهی ندارد و مقدار کمی راه تا قله مانده است. این مسألهای است که رهبر معظم انقلاب اسلامی و امام جامعه به آن تأکید میکند. نباید در بنیاد به چیزی جز حرکت تحولی فکر کنیم، چون همانطور که رهبر فرزانه انقلاب نسبت به مجموعهای مثل سپاه این نکته را میفرمایند، این موضوع ناظر به کل مسائل کشور است پس به مراتب در لایههای نخبگانی توقع بیشتری از ما وجود دارد؛ پس نباید به چیزی کمتر از تحول راضی شویم. حال این حرکت تحولی چیست و چه مصداقهایی دارد؟ راه حل دستیابی به مسألهمحوری چیست؟ مسألهمحوری یک روششناسی نیاز دارد؛ اینکه چگونه نظام مسألهمحور را حاکم کنیم.
تاکنون فعالیتهای بنیاد ناظر بر حمایت از نخبگان به صورتهای مختلف به ویژه حمایتهای مالی بوده است و در ساحتهای متنوع، اما منقطعی این حمایتها انجام میشود؛ بنابراین نیاز داریم تا در این دوره جدید کمی این رویکردها را تغییر بدهیم، اما این رویکردها چگونه باید تغییر پیدا کند؟ تغییر این رویکردها به این صورت است که در بنیاد ملی نخبگان برای هر نخبه یک مسیر تعریف کنیم و به صورت نقاط منقطع به طرحهای نخبگانی نگاه نکنیم، باید به صورت یک کمّ متصل به آن نگاه کنیم.
رشد نخبه و اینکه یک استعداد برتر به یک نخبه تبدیل شود، یک مسیر پیوسته دارد که گسستگی در آن وجود ندارد. ظرفیتها و تواناییهای یک انسانی به مرور از استعداد بودن به فعلیت میرسد. این مسیر قوه به فعل را باید در بنیاد ملی نخبگان مدیریت کنیم؛ بنابراین از این پس باید در بنیاد مسیری را تحت عنوان مسیر نخبگی برای هر نخبه تعریف کنیم و آن را در کانون برنامههایمان در بنیاد در نظر داشته باشیم. در این راستا کلانفرآیندی را تحت عنوان «رویش» طراحی کردیم، یعنی فرآیندی که استعدادی در آن رشد کرده، به فعلیت میرسد و در غایت خود یک نخبه اثرگذار خواهد شد.
رصد لحظهای وضعیت و شرایط نخبگان
سیدافقهی: اما این جریان از کجا شروع میشود؟ مقدم بر رویش چیست؟ مقدم بر رویش، «روش» است و رویکرد نسبت به مفهوم نخبگی است. باید روشها را هم برای رسیدن به بنیاد در تراز نظام اسلامی و هم برای زمینهسازی تمدن اسلامی اصلاح کنیم این روشها چگونه اصلاح میشوند؟ قطعاً نیاز به یک مطالعاتی با رویکرد تمدنی دارد که آن را در قالب کلانفرآیند «روش» ساماندهی کردیم و کار این کلانفرآیند علاوه بر وظایف مرسوم در سازمانها مانند طرحریزی و کنترل راهبردی، مطالعات تمدنی نخبگان است.
در این حوزه نیاز داریم که شرایط موجود را به صورت لحظهای رصد کنیم و رصد لحظهای وضعیت نخبگان در کشور برای ما موضوعیت دارد، اینکه خود نخبه و جامعه در چه وضعیتی قرار دارد و چه مسیری را طی میکند. بنابراین به یک فرآیند رصد و پایش دائمی احتیاج داریم. مراکزی در کشور داریم که کار رصد را انجام میدهند که بخشی از فعالیتهای آنان مرتبط با موضوعات نخبگان است. ضمن استفاده از این ظرفیتها، در بنیاد که فرآیند دیدهبانی مستمر مورد نیاز است تا نخبگان را از نظر اشتغال، مسکن، تحصیل، آمایش آنها در کشور، وضع معیشتی و اینکه در کدام مناطق و بخش کشور تمرکز نخبه داریم و در چه استانهایی با افزایش و کاهش نخبه مواجه هستیم، رصد کند.
دستگاههای نخبگانی باید به این مسائل حساس باشد و این تهدیدها را نه تنها مدیریت بلکه آن را به فرصت بدل کند. این کار از بنیاد نخبگان تراز انقلاب اسلامی و زمینهساز تمدن اسلامی انتظار میرود.
این تنها بخشی از فعالیتهای کلانفرآیند روش است، بخش دیگری از این کلانفرآیند، «آیندهپژوهی» است؛ یعنی باید نگاه کند که نیاز کشور چیست و در آینده باید به کدام سمت حرکت کنیم. آیندهپژوهی الزاماتی را در برنامهریزی به وجود میآورد که خودش یک حوزه دانشی و عمیقی ایجاد میکند. در حوزه فناوری نیز باید آیندهپژوهی را پیش ببریم، به طور مثال در حال حاضر موضوعی به نام هوش مصنوعی مطرح است که آینده بشر را در آینده نزدیک دستخوش تغییرات جدی خواهد کرد، همانطور که وقتی شبکههای مجازی وارد زندگی مردم شد نوع ارتباطات سبک زندگی مردم را متحول کرد در حوزه هوش مصنوعی نیز شبیه این جریان یا حتی شدیدتر آن را تجربه خواهیم کرد. هوش مصنوعی شاید برخی مشاغل را تعطیل کند و اثرات جدی بر روی تعاملات انسانها با یکدیگر داشته باشد. یکی از حوزههای جدی که در بحث آیندهپژوهی به آن توجه میشود، ادغام انسان با ماشین است؛ اینکه انسان بتواند در یک لحظه به حجم زیادی از داده دسترسی داشته باشد.
اگر میخواهیم آیندهپژوهی کنیم، آیندهپژوهی ما باید ناظر بر تهدیدها، فرصتها و موضوعاتی باشد که در کلان حاکمیت میتواند برنامهریزیها را تحت تأثیر قرار بدهد. در کنار این فرآیندها ما به یک فرآیند سیاستگذار نیاز داریم که سیاستهای کلانی که در بنیاد ملی نخبگان دنبال میشود را به سیاستهای اجرایی ترجمه کند. ما یک سری سیاست کلان در شورای عالی انقلاب فرهنگی و یک سری سیاست کلان در نقشه جامع عالی کشور و سند راهبردی نخبگان داریم؛ البته نکتهای که وجود دارد این است که سند راهبردی نخبگان باید به روز شود، مطالبهای که از سوی حضرت آقا نیز مطرح شده و ما در حال این کار هستیم. سیاستهای کلان باید به برخی سیاستهای اجرایی تبدیل شود که این جریان در کلانفرآیند روش کار خود را پیش خواهد برد.
پرورش و هدایت استعدادها از دوران دانشآموزی
فارس: پس در واقع، بنیاد ملی نخبگان با مطالعاتی که در مراکز رویش و روش انجام میدهد، به دنبال آن است که به رویکرد جدیدی دست یابد که مطابق با آن برای بنیاد و نخبگان سیاستگذاری کند و هر فرد را در مسیر نخبگی هدایت کند. این مسیر نخبگی چیست و چه مراحلی را در بر دارد؟
سیدافقهی: مانطور که قبلا اشاره شد، در کنار کلانفرآیند روش، کلانفرآیند رویش را داریم که کار آن تدوین و پیادهسازی مسیر نخبگی است، یعنی حالا که چشمانداز آینده و روش کار مشخص شد، سیاستها تنظیم شد باید مسیر نخبگی را ترسیم و اجرا کنیم. مسیر نخبگی به اعتقاد ما از پیش از تولد شروع میشود؛ یعنی مسیری است که در آن به جریان وراثت هم نقش میدهیم و باید برای آن برنامهریزی کنیم. باید برای این زنجیره مسیری را از این لایه تا دورههای آموزشی از پیشدبستان تا جایی که این افراد چهرههای شاخص علمی کشور میشوند پیشبینی کنیم که این مسیر به ویژه در دورههای آموزشی بنیاد باید در شناسایی و هدایت استعدادها برنامه جدی داشته باشد؛ البته فعالیتهایی نیز در این زمینه اجرایی شده است و نیاز داریم که هدایت این جریان را قوت ببخشیم.
این تعبیر حضرت آقا است که میفرمایند اگر در شناسایی استعداد و نخبه کوتاهی کنیم، به آن ظلم کردهایم پس باید در شناسایی استعدادها به صورت جدی ایفای نقش کنیم.
بنیاد باید در لایه نظارتی، سیاست گذاری پایش طرحها و نحوه اجرای آن رصد کند؛ در این راستا عمق بخشی به «طرح شهاب» که با همکاری آموزش و پرورش انجام میشود، یکی از برنامههای بنیاد ملی نخبگان است تا در مسیر شناسایی و هدایت استعدادها حرکت کنیم. در طرح شهاب حدود ۷۰۰ هزار دانشآموز را به عنوان نخبه شناسایی میکنیم، این ۷۰۰ هزار مخاطب بنیاد هستند؛ اما آمار چه تعداد از این افراد در اطلاعات ما در بنیاد وجود دارند؟ چرا رادارهای ما در مناطق محروم و دور از مرکز فعال نیست، آن هم در جایی که به قول حضرت آقا استعدادهایی وجود دارد که شناسایی نمیشوند. رهبری نیز این مسأله را به این تعبیر بیان فرمودند که این ظلم به نابغه است.
شناسایی و حمایت بنیاد از نخبگان مناطق محروم
سیدافقهی: یکی از برنامههای جدی ما در کلانفرآیند رویش، شناسایی استعدادها بهویژه در مناطق محروم است. آمار منتشرشده در خصوص دهکهایی که بیشترین آمار قبولی در کنکور را دارند، بسیار نگرانکننده بود؛ چراکه آمار ورودی دانشگاهها نشاندهنده این بود که از دهکهای ۹ و ۱۰ تعداد بالایی از ورودی دانشگاهها پر میشود، اما از دهکهای یک و دو جامعه که کم برخوردارترین دهکها است، تعداد ورودیهای محدودی داریم و این نشاندهنده این است که سیاستهای ما مشکل دارد و نیاز به اصلاح و بازگشت به گفتمان محرومیتزدایی دارد و باید ضمن بازگشت به مناطق محروم حمایتهای بنیاد ملی نخبگان را در استانها و شهرستانها تقویت کنیم.
طرح توانمندسازی استعدادهای برتر و شتابدهی به استعدادها
ما در دوره نوجوانی و دانشآموزی سعی میکنیم صرفاً افراد را با حوزههای مختلف مسائل آشنا کنیم تا در ادامه فرد نسبت به علاقه خودش احساس پیدا کند
سیدافقهی: کلانفرآیند رویش پس از دوره نوجوانی و مدرسه وارد دوره جوانی و دانشگاه میشود. وقتی که دانشجو در این دوره به استعدادی که شکوفا شده، تبدیل شده است؛ حال این فرد به یک سری دورههای توانمندساز نیاز دارد که بنیاد چنین دورههایی را متناسب با استعداد و علایق این افراد برنامهریزی و هدایت میکند. این لایه دوم را که در دوره دانشجویی انجام میشود، طرح شتاب نامگذاری کردیم که این طرح وظیفه شتابدهی به استعدادهای شناسایی شده را در دوره جوانی و دانشگاه بر عهده دارد. «طرح شتاب» به معنای شبکه توانمندسازی استعدادهای برتر است که باید به صورت شبکهای و مبتنی بر توانمندسازی افراد باشد. مخاطبان ما اکثراً استعدادهای برتر هستند. طرح شتاب مبتنی بر حل مسأله است، یعنی مسألهمحوری در این قسمت از برنامههای بنیاد خودش را نشان میدهد.
راهبری هستههای پیشران نخبگی با مرکز جهش
سیدافقهی: در دوره جوانی و دانشجویی مسیر رشد فرد را در حوزه استعدادهایش طراحی و اجرا میکنیم، دورههای توانمندساز مختلف اجرا شده و به پایاننامه فرد میرسد. بنیاد ملی نخبگان از پایاننامه فرد تا پایان دوره کارشناسی حمایت خواهد کرد. البته حمایتهای بنیاد در دوره ارشد و دکتری نیز به همین شکل خواهد بود. نکتهای که وجود دارد این است که مسألهمحوری در دورههای ارشد و دکتری بسیار پررنگ میشود؛ اما چطور باید به پررنگ شدن جریان مسألهمحوری شکل بدهیم؟ اینجاست که کلانفرآیند سومی به نام «جهش» مطرح میشود، حال این کلانفرآیند چه فعالیتهایی دارد؟ موضوع این کلانفرآیند راهبری هستههای پیشران نخبگی است؛ یعنی هستههای پیشران نخبگانی تشکیل میدهیم که در کلان فرآیند جهش راهبری میشوند.
از فعالیتهای جهش، ارتباطگیری با بخشهای مختلف کشور از جمله بخش دولتی و خصوصی و حوزههای مختلف علمی است. در این حوزه مسائل گلوگاهی کشور را جمع میکنیم و برای این منظور با نهادها و هیئتهای اندیشهورز ارتباط میگیریم. این مسائل دو بخش هستند؛ یک سری مسائل ناظر به نیاز حال حاضر نظام است که از سوی دستگاههای اجرایی و شرکتها بیان میشود. یک سری موضوعات دیگر نیز وجود دارد که به آینده نظام و کشور برمیگردد که این موضوعها توسط خود نخبگان، ارتباطاتشان و نوع نگاهی که در مسیر نخبگیشان پیدا میکنند، شکل میگیرد و موضوعات ناظر به آیندهای تعریف میشود که عمدتاً از منظر علمی مرزشکنانه است و ناظر به نیاز آینده کشور در ساحت نظام و تمدن اسلامی است.
این موضوعات به کلانپروژههایی تبدیل میشود که در قطبهای خاصی در کشور ساماندهی میشوند؛ یعنی کشور به چند پهنه تقسیم میشود و در هر پهنه متناسب با نیاز و بوم آن منطقه، صنعت، اقتصاد و … محورهای خاصی را تعریف میکنیم که این محورها کلان پروژههایی خواهد شد که به هستههای پیشران نخبگانی تبدیل میشود؛ یعنی نخبگان قلههایی را مشاهده میکنند که این قلهها به آن ها امید میدهد که بتوانند نقش خود را در حل یک مسأله در کشور نشان بدهند.
قلههای علمی، تجویز راهبردی برای حفظ نخبگان در کشور
سیدافقهی: این قلههای علمی کشور، به عنوان یک هرم علمی هستند که میتوانیم نخبگان را در یک کلانپروژه راهبردی ملی درگیر کنیم. به طور مثال، شتابدهندهای که در دانشگاه امام خمینی (ره) قزوین وجود دارد را میتوان به عنوان یک هرم علمی با حضور اساتید فیزیک، مهندسی مواد، مهندسی برق و … در نظر گرفت و نخبگان را در مسائل تخصصی پیشرفته و بهروز علمی درگیر کرد. بر این اساس دیگر کدام نخبه مهاجرت میکند؟ حضرت آقا سال گذشته یک تعبیری فرمودند که گاهی اوقات شاید حمایت صرف مالی نه تنها از نخبگان سودی نداشته باشد، بلکه ضرر هم داشته باشد. از طرفی دیگر نیز ایشان میفرمایند که باید به نخبگان کار متناسب با تخصصشان را بدهیم، مهاجرت نخبگان عمدتاً ریشه در این دارد که مسائل متناسب با شأن و درک نخبگان را تعریف نکردهایم. چیزی که نخبه به دنبال آن است این است که همواره ذهن سیال و پویایی داشته باشد تا یک هدفی را دنبال کند و با آن نایافتهها را درک و کشف کند و جامعه هم از نخبه چنین انتظاری دارد.
شتابدهنده چشمه نور قزوین، یکی از بزرگترین طرحهای علم و فناوری ایران
سیدافقهی: جامعه همچنین از نخبه توقع دارد در سطح پیشران تمدن کار کند و به تعبیر حضرت آقا در قله خودش یعنی آفرینش علمی قرار بگیرد؛ همانطور که حضرت آقا به نخبگان فرمودند که شما آفرینش علمی کنی؛د یعنی به دنبال کشف نایافتهها باشید، مثلاً یک نیروی جدیدی را در طبیعت پیدا کنید. چرا تمدن اسلامی نتواند نیروی جدیدی را کشف کند، البته که این جریان راه دارد راه آن هم این است که ما به برخی از مبانی خودمان برگردیم. بر این اساس در حال راهاندازی واحدی ذیل کلانفرآیند جهش به نام «آفرینشهای علمی» هستیم که این واحد در بنیادیترین لایههای علوم ورود میکند و وظیفه آن هم مطالعه بر روی نظریات و تشکیک در فرضیاتی است که نظریات بر آن استوار شدهاند.
به افرادی نیاز داریم که در عمیقترین مفروضات تشکیک و فرضیات جدیدی ارائه کنند که به نظریات نو بدل شود و در نهایت به تولید علم جدید تبدیل شود.
این جریان آدمهای خاص خود، یعنی امثال المپیادیها را میخواهد که متأسفانه وقتی وارد دانشگاه میشوند در سالهای نخست و یا در انتهای دوره کارشناسی معمولاً مهاجرت میکنند و در بهترین دانشگاههای دنیا درس میخوانند. ایران به عنوان کشوری که داعیه تمدنسازی دارد، باید در عمیقترین لایههای علمی و دانشی ورود کند. در کلانفرآیند قرار است نخبگان خیلی خاص، المپیادیها، مدال آوران طلای ریاضی، فیزیک و شیمی درباره این مسائل فکر کنند و باید زیرساختهای لازم این کار را فراهم کنیم.
همکاری با نخبگان ایرانی و خارجی در علمآفرینی
سیدافقهی: در کلانفرآیند چهارم بنیاد نخبگان به اسم «پویش»، به دنبال همکاریهای تمدنی خواهیم رفت. به گفته حضرت آقا مخاطب بنیاد باید نخبگان ایران، نخبگان ایران فرهنگی، نخبگان جهان اسلام و در سطح بعدی حقجویان عالم باشد. پس مخاطبان ما باید ایران، ایران فرهنگی، همسایگان ما، جبهه مقاومت باشد و در ابعاد وسیع آن حقجویان عالم باشند؛ بنابراین باید این جریان را در یک کلانفرآیندی به صورت نظاممند دنبال کنیم که همان کلانفرآیند پویش است که تعاملات جدی در حوزه بینالملل دارد.
در استفاده از ظرفیتهای نخبگانی، ایرانیهایی را در اقصینقاط دنیا داریم که نخبه هستند و باید با آنها با یک دیپلماسی دقیق علم و فناوری برسیم و سپس بر جذب و تربیت نخبگان دیگر کشورها نیز ورود کنیم.
برخی از کشورهای همسایه بر طبق آمار از لحاظ ضریب هوشی جزء بهترینها هستند که میتوانیم در فرصتهای مقتضی پیش رو برای آنها تربیت حکمران کنیم. افق بنیاد ملی نخبگان باید این باشد که نه تنها نخبگان ایران بلکه نخبگان ایران فرهنگی که شامل کشورهایی میشود که فرهنگ ایرانی و زبان فارسی در آن ها وجود دارد و تمدن قدیم این کشورها با یکدیگر یکپارچه بوده، ارتباط گرفته و آنها را جذب کنیم.
خوشبختانه در این دولت، سیاست توجه به همسایگان سیاست مرکزی است که رئیس جمهور دنبال میکند و نتایج فوق العاده مثبت و خوبی هم برای جمهوری اسلامی ایران داشته است. حقجویان عالم هم منظور افرادی است که شاید در دورترین نقطه در قاره آمریکا زندگی میکنند و ممکن است افرادی باشند که در رساندن ندای حق و ندای تمدن اسلامی به جهان نقش ایفا کنند و سفیران ما در آن کشورها باشند.
این کاریست که باید در لایه نخبگانی انجام دهیم این ساختار و نوع نگاه جدید بنیاد ملی نخبگان به مسائل است که آن را دنبال میکنیم تا به آن شکل بدهیم؛ ما مسیر نخبگی را صرفاً یک نقاط جزیرهای و منفصله نمیبینیم و برای هر نخبه یک مسیر مشخص قائل هستیم و نخبه یک پرونده پیش بنیاد خواهد داشت که کل سابقه تجربی و تحصیلی این فرد از ابتدا تا غایت خودش که یک نخبه تاثیرگذار میشود را پوشش میدهد و در بنیاد باید متناسب با شرایط بومی، استعداد و نیازهای هر فرد، او را هدایت کنیم و قطعا مجموعهای از این پارامترهاست که موجب میشود یک نظام، هدایت شده به سمت اهداف مشخص خود حرکت کند.
فارس: ممنون از توضیحات کامل و جامع شما. امیدواریم در گزارشهای بعدی از شما، نتایج فعالیتها و ثمرات برنامههای جدید را شاهد باشیم. از اینکه در خبرگزاری فارس میهمان ما بودید، از شما سپاسگزاریم.
سیدافقهی: من هم از شما بابت دعوتتان متشکرم.