به گزارش روابط عمومی شرکت ساختمانی بانک ملت،به نقل از خبرگزاری فارس، مطابق اولین گزارش بانک مرکزی بعد از اجرای قانون جدید چک در بهمن ماه سال گذشته، نسبت تعداد چکهای برگشتی به کل چک های برگشتی با کاهش 35 درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل به 9.7 درصد رسید. این روند کاهشی در طی یک سال و با اجرایی شدن بخش هایی از قانون جدید چک، هنوز ادامه دارد به طوری که مطابق آخرین گزارش بانک مرکزی در آذرماه امسال، نسبت تعداد چکهای برگشتی به چکهای مبادلهای در کشور به 8.3 درصد رسیده که کمترین میزان در 3 سال اخیر است. با این وجود، عده ای معتقدند که این قانون هنوز کامل اجرایی نشده و برای اینکه بتواند تاثیر گذار باشد باید به طور کامل اجرایی شود.
درهمین راستا، حبیب الله بشارتی رئیس اتحادیه آهن سازان گفت: بحث اصلی این است که این مسائل باید حل شوند تا اعتبار چک دوباره برگردد. اگر این قانون کامل و درست اجرایی شود این اتفاق رخ دادنی است. بانک ها در این بین درست عمل نمی کنند. عملکرد بانک ها بی ضابطه و بی قاعده است.
وی افزود: من افرادی را دیدم که وضع مالی خوبی هم ندارند ولی 3 یا 4 دسته چک دارند و اینها دسته چک های 50 برگی دارند و حتی از یک شعبه و حساب، دیدم دو یا سه دسته چک گرفته اند. حالا پشتوانه این دسته چک ها چیست و اگر چکها برگشت بخورند چه کسی پاسخگو است؟
بشارتی با اشاره به اینکه اعتبار سنجی مالی برای صادرکنندگان دسته چک انجام نمیشود، افزود: ما خیلی چیزها را از کشورهای خارجی تقلید میکنیم ولی اصل را درست نمیکنیم. باید اصل بر این باشد که بانک با توجه به اعتبار مالی ام به من دسته چک بدهد. تا زمانی که من با 5 میلیون و 10 میلیون پول، 100 میلیون تومان چک میکشم، وضع همین است.
رئیس اتحادیه آهن سازان با تائید این مساله که بانک ها هیچ نظارتی ندارد و حتی برای اینکه مشتری جذب کنند این بحث صدور چک الکترونیک را رعایت نمیکنند، اظهار داشت: چک برگشتی که زیاد شود اعتبار معاملات از بین میرود. بانک ها باید ببینند دارایی و وضع مالی افراد و سابقه آنها چقدر است و متناسب با آن به افراد دسته چک بدهند.
بشارتی ادامه داد: خیلی چیزها در قانون هست که اجرایی نمی شود. ما ایرانی ها عادت داریم که شعار خوب بدهیم ولی در اجرا می بینیم چیز دیگری در می آید. الان کاندیدهای مجلس حرف های خوب میزنند ولی وقتی به مجلس میروند همه با آنها مشکل دارند. این وضعیت در رئیس شعبه و من کاسب هم است. در مسائل مالیاتی هم این طور است. خیلی ها میلیاردها میبرند و فرار مالیاتی دارند. راهش را هم بلد هستند و مشاور هم دارند. اما کاسب بدبخت و حلبی ساز زیر پلهای را یقهاش را میگیرند . پارسال 500 هزار تومان مالیات داده حالا دو میلیون تومان میشود. بعد میشود 5 میلیون تومان. دیگر فکر مالیات دهنده جدید نیستند.