جایگاه معماری ایرانی در عصر حاضر

دکتر حسین اجاقی
مدیرعامل شرکت ساختمانی بانک ملت

 

شاید فراموش کرده‌ایم که یک ایرانی هنوز یک ایرانی است و همان نیاز‎هایی را دارد که نیاکانش داشته‌اند. عصر ارتباطات، افزایش جمعیت، کمبود زمین، رکود اقتصادی و عوامل دیگر باعث تغییر سبک زندگی ایرانی‎ها شده است. خانه‎های امروز ایرانی بیشتر از آن که جایی برای زندگی آدم‎ها باشند، چهاردیواری‎هایی بدقواره و دخمه مانند هستند که تنها به عنوان محلی برای چیده شدن اسباب زندگی مورد استفاده قرار می‌گیرند. به همین دلیل است که همیشه بیرون از خانه‎ها و زیر سایه‌ی درختی یا کنار جوی آبی در جست و جوی آرامش هستیم.

روزگاران گذشته در‎های خانه‎ها دو لنگه بودند و بر روی هر لنگه یک کوبه قرار داشت تا شخصی که قصد ورود به خانه را داشت با به صدا درآوردن کوبه‌ی مخصوص جنسیت خود را اعلام کند. کوبه‎های حلقه‌ای که صدای زیر داشتند مخصوص زنان و کوبه‎های چکشی با صدای بم مخصوص مردان بودند. میهمان در اولین گام بعد از در ورودی به فضایی سرپوشیده می‌رسید که در میان کوچه و حیاط خانه ساخته می‌شد. این فضا که هشتی یا کریاس نام دارد را به صورت چهارضلعی مربع یا مستطیل یا هشت ضلعی می‌ساختند. هر گاه فردی به خانه می‌آمد و اجازه‌ی ورود به فضا‎های درونی را نداشت، در این محل منتظر صاحبخانه می‌ماند تا در کنار حفظ آرامش افراد داخل خانه، غریبه‎ها و رهگذران نتوانند گفت و گو‎های میهمان و میزبان را بشنوند. سکو‎هایی برای نشستن در هشتی تعبیه می‌شد تا افراد از ایستادن در این فضا خسته نشوند. دالان‎ها نیز حکایت خود را داشتند؛ راهرو‎های پر پیچ و خم که اجازه نمی‌داد میهمان در ابتدای ورود به خانه از فعالیت‎های درون حیاط با خبر شود. حیاط، فضایی برای برگزاری مراسم و جمع شدن آشنایان و در یک کلام قلب تپنده‌ی خانه‎های آن روز‎ها بود. اندرونی‎ها نیز محلی برای لمس آرامش بودند. اتاق‎هایی تو در تو که پای هیچ غریبه‌ای به آن نمی‌رسید، در روزهای گرم سایه داشت و در روز‎های سرد آفتابگیر بود.

معماری يک پديده‌ی منفعل نیست که تنها هندسه‌ای از احجام به آن حاکم باشد، بلکه هنر ايجاد فضای کیفی و خلق مکانی برای پاسخ دادن به نیازهای آنی و آتی انسان است که طی فرآيندی در مکان و زمان گسترش می‌یابد و به فضا ختم می‌شود. ويژگی‎های کیفی و مفهومی معماری در مکان‎های مختلف جهان «هویت» آن‎ها را ارائه می‌دهد. اعضای هر جامعه ادراک خاصی از هويت خود دارند؛ ممکن است اين ادراک را در دين يا در زبانشان متجلی کنند و يا آن را به صورتی نمادين در هنر منعکس سازند. انسان تنها پديده‌ای است که دغدغه‌ی هويت دارد. یک فرد با حضور و رشد يافتن در جمع علاوه بر آن که دارای هويت فردی است، با گرفتن عناصر مشترکی که فرهنگ خوانده می‌شود، هويت جمعی پیدا می‌کند و به اين ترتیب ايجاد هويت فردی، يک فرايند اجتماعی است. هر فرد هنگامی خود را دارای هويت می‌داند که از تمايز، پايداری و در جمع بودن خود اطمینان حاصل کند. مکان و فضا مهمترين عواملی هستند که اين نیاز‎های هويتی انسان را تأمین می‌کنند. مرز پذيری و قابل تحديد بودن مکان و به تبع آن فضا، احساس متمايز بودن، ثبات داشتن، تعلق به گروه، امنیت و آرامش لازم برای زندگی را برای انسان به ارمغان می‌آورد. زمان يکی ديگر از عوامل هويت ساز است. فرد هنگامی می‌تواند مدعی داشتن هويت باشد که از تداوم خود اطمینان حاصل کند و اين تداوم همان احساس ثبات شخصیت در طول زمان است. در نتیجه هر گونه هويت فردی و اجتماعی نیازمند تداوم فردی و اجتماعی است. گذشته‌ی مورد نظر از لحاظ فردی همان خاطره و از لحاظ جمعی همان تاريخ است. «هویت ایرانی» ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ مردم اﯾﻦ ﺳﺮزﻣﯿﻦ را بیان می‌کند و ﻣﻮﺿﻮﻋﯽ است ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ در ﺗﻤﺎم ﺷﺌﻮﻧﺎت زﻧﺪﮔﯽ، از جمله ﻋﺮﺻﻪ‌ی ﻣﻌﻤﺎری و ﺷﻬﺮﺳﺎزی ﻧﯿﺰ ﻣﺘﺠﻠﯽ ﺷﻮد. معماري معاصر ايران هنوز در میان برداشت سطحي از نگاه حسرت آمیز به گذشته و فريفتگي به الگو‎هاي غربي سردرگم است و معمار امروز ايران در دستیابي به جوهره‌ی بنیادين معماري کشور خود با چالش‎هاي فراواني رو به رو است که مهم ترین آن‎ها دستیابی به «ممعاری با هویت» است. معماري گذشته‌ی کشور ما که همواره با تکیه بر خلاقیت و ویژگی‎های پايدار از جايگاهي ويژه برخوردار بود، در عصر حاضر از حقیقت فاصله گرفته و صورتي تصنعي و تنزلي پیدا کرده است. پیدایش واژگان دوگانه‌ی سنت و مدرنیته يا فرنگی و ايرانی، مباحثی در مورد هويت در معماری ایجاد کرد که با گذشت زمان با رويکرد‎های گوناگون و گاهی متضاد رو به رو شد.

دستیابی به هویت در معماری با تقلید از آثار گذشته متفاوت است؛ چرا که در این صورت چیزی جز فرم انتقال نمی‌یابد و تنها نام واپس گرایی به خود خواهد گرفت. هویت یک مفهوم پویا است که در گذر زمان دچار تحول می‌شود و شامل نیاز‎های افراد در زمان حال است. معماری معاصر ایران با تاثیر پذیری از جریانات فرهنگی و اجتماعی و به فراخور شرایط زمانی و مکانی تغییرات زیادی به خود دیده است. معماران ایرانی از سال 1357 تا امروز تحت تاثیر دو پدیده‌ی موازی قرار گرفته‌اند. پدیده‌ی اول شامل اندیشه‎ها و آثار معمارانی بود که قصد آشتی دادن معماری مدرن با سنت‎ها و فرهنگ ایرانی را داشتند و پدیده‌ی دوم که پر رنگ تر و تاثیر گذار تر بود، ریشه در تمدن و فرهنگ غرب داشت. بنابراین معماری ایران در اثر جدید با توجه به هجوم جریان تجدد گرایانه‌ی معماری غرب به ایران، شکل‌گیری نمونه‎های خالص از معماری مدرن براساس اندیشه‎های پیشگامان غربی، تلاش برای منطبق سازی جریان مدرنیسم با هویت ایرانی و به کارگیری مولفه‎های بومی و منطقه‌ای یا تاریخ گرایی با دگرگونی‎هایی اساسی در ساختار خود مواجه است. براساس آن چه گفته شد، می‌توان معماری ایران در عصر جدید را این چنین تقسیم بندی کرد: احیای عین به عین معماری سنتی ایران – بوم گرایی – گرایش تفننی به سبک‎های معماری غرب – تداوم مباحث معماری مدرن متعالی – تلفیق مفاهیم و عناصر معماری ایرانی با تکنولوژی و معماری مدرن – گرایش به تکنولوژی برتر – گرایش به معماری نئومدرن – معماری کامپیوتری.

print